• وبلاگ : بشارت حق
  • يادداشت : داستان بعضي ها..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + امام را دعا كنيد 


    اي ول خوب بلدي با الفاظ بازي كنيا...

    خلاصه ي همه ي اينا..البته بعضياش...ميشن كوفي صفتا...

    ميخواست كاري بكن اما...

    محض رضاي مادرت دستم گرفتي

    با مجلس روضه نمودي اتّصالم

    گفتي که اين باشد غلام مادر من

    دادي به من سوز دل و اشک زلالم