زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حفظ پوشش به نوعی احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاههای شهوانی و حیوانی است. چنانچه زن، حدود را رعایت ننماید هر بیمار دلی به او طمع نموده و با نگاه آلودهاش حریم زن را میشکند. آن شخصیّتی که باید سالم بماند و نسل سالم تربیت کند، تحت تأثیر دیدهای آلوده به گناه به طرف شهوات سوق داده شده و در نتیجه هویت واقعیاش را فراموش کرده در چنگال بیماردلان و هوسبازان، گرفتار میآید و از منش انسانیش سقوط کرده و به غرقاب حیوانیت میرود.کلام گوهربار فاطمه زهرا (س) نشانگر لزوم تحفظ بر جایگاه والای زن است که فرمود:«خیر النساء أن لایرین الرجال و لایراهنّ الرجال». بهترین زنان، زنی است که مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند.
«زکات الجمال، العفاف»زکات زیبائی عفاف است.زیبایی برای زن، سرمایه است اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال زن، حفظ عفاف و پوشش است. مانند سازی جمال زن به سرمایه، نشانگر آن است که از یک سوی سودمند و کارآمد است و از سوی دیگر کنترل شدنی و تعدیل یافتنی میباشد و اشاره است به اینکه در صورت مرزشکنی، فتنهانگیز و فسادآفرین خواهد بود.
جواز کشف حجاب در مقابل محارم از جمله شوهر، این غریزه را جهت میدهد که خودآرائی زن مختص به شوهر باشد و منع آن در برابر نامحرم، این گامی در جهت مبارزه با سایر خواهشهای نفسانی باشد. وقتی زن در جهت کنترل این خواهش، اقدام نمود آمادگی غلبه بر سایر خواهشها را تحصیل کرده و در جهت رشد و تعالی خود حرکت میکند و مآلاً انسانی مهذّب میشود که میتواند جامعه خود را نیز بسازد.
بدون هیچ تردیدی، اندام زن به ویژه اگر به آرایهها و پیرایههایی، آراسته گردد هیجانبار و هوسآفرین است. از سوی دیگر زن، بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه را تشکیل میدهد و در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی میتواند نقشآفرینی عظیمی داشته باشد.
اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حکیمانه و راهگشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده از یک سوی این نیروی عظیم را از تباه شدن و در گوشهای بیهدف و اثر ماندن نجات داده و از سوی دیگر جلو فساد گستری و ناهنجاریهای ناشی از اختلاط مرد و زن را گرفته است. همه آحاد جامعه در مقابل سلامت نفسانی جامعه مسئولند و مسئولیت مهمتر در این باره بر دوش خانمهاست. دقت در آنچه گفتیم بیپایگی تفکر هوس آلودانی را که حجاب را حصار تلقی کرده و برای آزمندیهای خود، زن را برای شکستن به اصطلاح حصار دعوت میکنند، روشن میشود و بخوبی دانسته میشود که حجاب عملاً عامل مهمی است در جهت آزادی زن نه اسارت او، مهم این است که تلقی ما از آزادی دقیقاً روشن باشد.
شخصیت اجتماعی زنان در سه دوره خلاصه می شود:
1- شیء گرانبها
2- شخص بی بها
3- شخص گرانبها
که دوره سوم نمود و بروزش در جوامع اسلامی مخصوصا کشور اسلامی ایران می باشد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشد و نمو بیشتری در بین زنان داشته و هم اکنون نیز به سمت خوبی در حال حرکت می باشد و مهمترین دلیل شکل گیری این دوره پایبندی زنان جوامع اسلامی به مسائل پوشش و حجاب می باشد که هم نقش پذیری و اعتماد و عزت بیشتری را برای آنان به همراه آورده است.
قرآن و روایات نیز حجاب و پوشش را یکی از مبانی رفتار اجتماعی می دانند و بارها و بارها بر پوشش و محجوب بودن تاکید می کنند. به عنوان نمونه در سوره های مبارکه نور و احزاب با جملات شیوا و صریح مسئله اجتماعی پوشش زن را مورد توجه خاص خود قرار میدهد.
از میان تاکیدها و تصریحاتی که در دستورات اسلام بویژه در قرآن و روایات وجود دارد (که در کمتر مسائلی بدین نحو به چشم می خورد) نکاتی را می توان مورد بهره برداری قرار داد که در حل مسائل مربوط به روابط اجتماعی زنان و میزان پوشش و حجاب اجتماعی و اسلامی، بسیار مفید و حائض اهمیت می باشد. از جمله به چند نکته اشاره می کنیم:
1- فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ (احزاب/32)
2- یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یوذَینَ (احزاب.59)
3- قُلْ لِلْمُومِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ[نور/30]
4- فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیاءٍ[قصص/25]
5- عزت،کرامت و آرامش روحی روانی،لازمه محدودیت
6- دوری از لباس شهرت
7- دوری از سبب گناه دیگران شدن
8- دوری از تجمل ظاهری در هنگام خروج از خانه(طبق روایت امام صادق ع)
9- درخواست از وراء حجاب (احزاب/53)
و نکات بسیار دقیق دیگری که این مقال جای بیان آن مطال نمی باشد.
جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف، برای افراد فراهم سازد، بخش عمدهای از این مهم به عهده زن است که با حفظ پوشش به این امر جامه عمل بپوشاند. اگر این حریم دریده شود ضمانتی برای سلامتی شخص وجود ندارد، زن چون از این حصار منیع درآمد، در معرض ضربات دیدهای آلوده و قلوب منحرف قرار میگیرد و آرامش خود را از دست داده و نهایتاً نجات از تلاطم امواج بلا را نامعلوم میسازد.
در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هرچه تمامتر به وظیفه خود مشغول شده و خطری از ناحیه اجتماع متوجه وی نمیشود. بدین سان با قاطعیت تمام معتقد هستیم که پوشش، امنیت زن را در جامعه فراهم میسازد و در حریم پوشش است که میتوان با خیالی آسوده به جامعه آمد و به فعالیت پرداخت و در سنگر حجاب، حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماع، تحقق بخشید.
بحث از آثار اجتماعی پوشش و آثار اجتماعی عدم پوشش خود طالب دفتر دیگری است که از بیان آن صرف نظر می کنیم.