هو الحکیم
سفاهت سیاسی
بخش منتخب از مقاله ذیل:
در ماجرای اخیر مجلس شورای اسلامی و تعطیلی مجلس با نطق دکتر علی مطهری می توان گفت: مجلس شورای اسلامی باید سعه صدر بیشتری از خود نشان می داد و همانطور که نمایندگان ملت حق سخن گفتن و اظهار نظر دارند، حق مخالفت با نظرات و استدلال های یکدیگر را نیز دارند. اما این فضا باید در شان نظام اسلامی و مجلس شورای اسلامی بوده و تعامل منطقی و مستدل در آن حکمفرما باشد.
همچنین حق سخن گفتن و اظهار نظر و عقیده در بین نمایندگان کاملا امری قانونی و مبتنی برقانون اساسی می باشد. اما لازم به ذکر است که پذیرفتن قانون اساسی مقدم بر نماینده ملت بودن است و دفاع از حریم نظام اسلامی به هر نحوی وظیفه نمایندگان جمهوری اسلامی است. اظهار نظر دکتر علی مطهری نسبت به حصر سران فتنه به خودی خود دارای اشکال نیست اما از آن جا که در گذشته این سخنان را تکرار نموده و از جایگاه های مختلف پاسخ مناسب و دلایل قانونی حصر را شنیده است و نیز مقام معظم رهبری در بیانات خود پاسخ داده اند و با توجه به حاکم بودن تصمیمات شورای امنیت ملی بر تمصیمات مجلس و.. می توان گفت تکرار اظهار نظر مخالف قانون و منویات نظام اسلامی که در چهارچوب قانون و رأفت اسلامی میباشد، نسبت به حصر سران فتنه یکی از دلایل حاکی از سفاهت سیاسی نامبرده و مقابله تلویحی با قانون می باشد.
چندیست که در صدد هستم نسبت به این موضوع که آیا در سیاست هم مفهوم "سفیه" مصداق پیدا می کند یا نه، مطلبی بنویسم. و در این روزهای اخیر با توجه به اظهارات جناب آقای علی مطهری، تصمیم راسخ بر تبیین این مفهوم در عالم سیاست گرفتم. روشن و مبرهن است که حق تحلیل و اظهار نظر در خصوص مباحث جاری نظام و کشور از خواسته های مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای (حفظه الله) می باشد. در این مقال تنها طبق اظهارات و سابقه تاریخی برخی افراد بر وجود مفهوم "سفیه" در عالم سیاست و همچنین وجود مصادیقی در گذشته و حال اشاره خواهم کرد.
سفیه در لغت به معنای کم خِِرد و کم شعور و سَبُک عقلی می باشد و در فقه و احکام اسلامی نیز کاربرد دارد. مراد از سفاهت در کلمات فقها، سبک عقلى و کم خردی نسبت به حفظ مال است. بنابر این، در فقه به کسى سفیه گویند که به جهت سبک عقلى فاقد حالت و ملکه حفظ مال است و در نتیجه اموالخود را به مصارفى غیر عقلایی مىرساند و آنها را به هدر مىدهد و در معاملاتش مصلحت اندیشی ندارد و به راحتى فریب مىخورد و در به دست آوردن مال و هزینه کردن آن، شیوه و روشى جداى ازشیوه عقلا دارد.(1)
اگر از قاعده تنقیح مناط یا الغای خصوصیت (2) استفاده کنیم و مفهوم کلی سفیه را اخذ کنیم و در موضوعات غیر فقهی نیز به کار ببریم می توان سفیه را در موضوعات دیگر نیز معنا و طبق آن مصادیقش را شناسایی نمود. البته حکم برخورد با سفیه در موضوعات غیر فقهی را باید علمای دین و مراجع جامع الشرایط و حاکم اسلامی با توجه به شرایط او و شرایط زمان و مصلحت موجود تعیین کند که ما در این خصوص وارد این حیطه نخواهیم شد.
بجای سفیه در سیاست می توان از عبارت "عدم کفایت سیاسی" استفاده نمود. اما باید به این نکته توجه داشت که عدم کفایت سیاسی خیلی کلی بوده و یکی از علل آن می تواند سفاهت سیاسی باشد.
رفع شبهه
تبیین معنای سفاهت به معنای بی احترامی و هتک حرمت به اشخاص حقیقی و حقوقی نبوده و نقل مصادیق رفتار اجتماعی و سیاسی از آن جهت که بصورت علنی واقع شده است و با توجه به دارا بودن ملاکات سفاهت، نیز به عنوان توهین تلقی نمی شود. لذا این قبیل تعیین مصادیق فقط از حیث کفایت یا عدم کفایت سیاسی است و دلیلی بر وجود سفاهت در امور و موضوعات دیگر در اشخاص ذکر شده نمی باشد.
خطر وجود سفیه سیاسی
خطری که همواره از جانب سفیهان سیاسی نظام های اسلامی را تهدید می کند، محدود به انقلاب اسلامی ایران نبوده بلکه از زمان ائمه اطهار علیهم السلام این معضل اجتماعی-سیاسی وجود داشته است که در کلام ائمه اطهار علیهم السلام اخطار و هشدار نسبت به این موضوع به برخی حاکمان و مسئولین در سرزمین های اسلامی داده شده است.
ولایت گریزی، انحراف در مسیر حرکت اسلامی، انحراف در نظام اسلامی، ایجاد تفرقه و شبهه پراکنی، آب در آسیاب دشمن ریختن، برآورده کردن خواسته های دشمنان نظام اسلامی، نقش بر آب کردن سیاست های داخلی و عدم توفیق نظام اسلامی، ایجاد مشکلات بزرگ و شکاف اعتقادی و سیاسی در بین مردم، سقول نظام اسلامی، بد بینی مسلمانان و اقشار مردم نسبت به مسئولین و نظام اسلامی، از دست دادن یکپارچکی و وحدت اسلامی و... را می توان از برخی خطرات وجود سفاهت سیاسی در بین مسئولان یک نظام اسلامی قلمداد کرد.
امام حسین علیه السلام با تبیین جایگاه فساد و بی کفایتی و هرزگی یزید در مقام خلافت، و با حرکت تاریخی خود در مقابل عده ای که قصد حکومت بر مردم و تاراج اسلام و ارزشهای اسلامی را داشتند، به نوعی سفاهت سیاسی آنان را گوشزد نمودند.
نامه امام سجاد علیه السلام به محمدبن مسلم زهری(3) یکی از موارد اعلام سفاهت سیاسی نسبت به یکی از مسئولین می باشد. در فرازی از این نامه آمده است:« تو (خطاب به شهاب زهری) باید بدانی کمترین چیزی را که پوشاندهای و سبکترین باری که برداشتهای این است که ترس و وحشتی را که ظالم (از عواقب بیداد و ستم) دارد ... از میان بردهای و راه ستم را برای او هموار کردهای ...؛ مگر نه این است که تو را به سوی خویش میخوانند، تو را محور آسیای ظلمشان میکنند...؛ مگر تو را پلی برای عبور به اهداف خویش قرار ندادند؟ مگر تو نردبان گمراهی آنان نشدهای که جاهلان ساده لوح را به دام میکشند؟ به وسیل? تو عالمان را مشکوک میسازند (و مردم گمان میکنند، هم? عالمان مانند تو درباریاند)... آنان در برابر این همه خدمت تو چه چیزی به تو پرداختند و چقدر بی ارزش است، آن چه به تو میدهند، در برابر آن چه از تو میگیرند و چه چیز کم بهایی نصیب تو شد»(4)
در تاریخ معاصر ایران نیز از توافق و قرارداد ننگین ترکمنچای به عنوان یک عمل سفیهانه سیاسی نام برد. همچنین حرکت کلی نظام پهلوی در ایران را که بر اساس وابستگی کامل به نظام سلطه ی غرب و بی توجهی به مردم و خواسته های آنان و خراج و مالیات خارج از عرف و منطق از مردم در عین فقر و تنگدستی آنان برای خوش گذرانی و اشرافی گری مسئولین کشور، و در گیر فساد مالی و اخلاقی و حتی جنسی شدن بالاترین مسئولا ن کشور و خانواده های آنان را نیز می توان مصادیقی برای عدم کفایت سیاسی آنان نام برد. که این مهم در سخنان مقام معظم رهبری در 17 دی 1393 بصورت واضح تبیین گشت.
برخورد امام خمینی (رحمه الله) با حجت الاسلام منتظری و نامه مشهور عزل وی از قائم مقامی رهبری، از جدی ترین و صریح ترین مواضع امام راحل نسبت به یک سفیه سیاسی می باشد. در فرازی از این نامه چنین آمده است:
« از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. »
و در فرازی دیگر چنین آمده است: «اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید – که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند – با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
1- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4- نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان – روحی له الفداء – و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.»(5)
نظام اسلامی ایران نه تنها در این سطح بلکه در سطوح مختلف سیاسی و اجتماعی شاهد وجود افرادی بوده است که در عین مشهور بودن و توانمندی در برخی امور، از اداره مسئولیت خود بازمانده و قدم در حیطه سفاهت سیاسی گذاشته اند.
از جمله ماجرای بنی صدر می باشد که مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی ایران و اتفاقات پیش از عزل و فرار بنی صدر می تواند مبیّن سفاهت سیاسی او باشد. لازم به ذکر است که حضرت امام خامنه ای (حفظه الله) در دوران ریاست جمهوری بنی صدر 14 دلیل بر عدم کفایت سیاسی (سفاهت سیاسی) او در مجلس شورای اسلامی بیان نموده اند. (6)
با مطالعه تاریخ عصر ائمه اطهار و انقلاب اسلامی ایران برخی از علل سفاهت سیاسی از این قبیل می باشند:
خیانت در حق نظام، بر باد دادن ارزشها و ضرورت های اسلامی، عدم فهم و تدبیر کافی در اجرای امور، حمایت از دشمنان نظام، حمایت از منافقین، حمایت از فتنه گران و مخلین به نظم و امر جامعه، اخلال در نظم عمومی، تشکیک در اصل و اجرای قانون، تقابل با مردم و ولایت فقیه، برگشتن از مواضع اسلامی و انقلابی با تحریکات و برنامه های منافقین و فتنه گران، زود باوری و ساده لوحی در مقابل دسیسه های داخلی و خارجی، حمایت مستقیم و غیر مستقیم از مواضع منافقین و دشمنان نظام، دشمن شاد کردن با اعلام مواضع و تصمیمات و تحرکات سیاسی اجتماعی، بی احترامی و تحقیر نظام و مردم، سیاست زدگی و سیاست بازی به جای حق شناسی و حق گرایی، افشای اسرار اقتصادی و نظامی و سیاسی کشور، برخورد با مسئولین و نظام با روحیه اخلال گری و توحش و ..
در سخنرانی امام خامنه ای در مجلس شورای اسلامی بر عدم کفایت بنی صدر، این بند خیلی قابل تامل می باشد که اکنون دامن گیر برخی مسئولین کشور از جمله ریاست محترم جمهوری آقای حسن روحانی (که در مجلس شورای اسلامی نیز به این امر تاکید و با آن مقابله شد) می باشد:
«کمترین حد کفایت سیاسی آن است: محدودهی مشاوران نزدیکتر و یاران و همکاران رئیس جمهور از عناصر بدسابقه و بدنام و لااقل مشکوک و مورد سوء ظن پاک باشند.»
با بررسی مواضع مسئولین فعلی کشور در رده های مختلف سیاسی و.. به وضوح می توان برخی از علل سفاهت سیاسی را در برخی شخصیت ها مشاهده کرد که ما از خداوند خواستاریم که یا اشتباه از ما باشد یا اگر این علل سفاهت در برخی مسئولین وجود دارد، توفیق رفع علل سفاهت و بی کفایتی سیاسی را از خود و اطرافیان خود داشته باشند.
یکی از این افراد جناب دکتر علی مطهری فرزند استاد شهید علامه مرتضی مطهری می باشد. دکتر علی مطهری با توجه به مواضع و سخنان اخیر خود نشان داده است آنچه از آن به عنوان شجاعت سیاسی یاد می شود شباهت بیشتری با سفاهت سیاسی دارد. و اینجانب قضاوت و تعیین موارد سفاهت را فعلا لازم ندانسته و به ذکر مورد اخیر اکتفا می نمایم.
به عنوان نمونه در ماجرای اخیر مجلس شورای اسلامی و تعطیلی مجلس با نطق دکتر علی مطهری می توان گفت: مجلس شورای اسلامی باید سعه صدر بیشتری از خود نشان می داد و همانطور که نمایندگان ملت حق سخن گفتن و اظهار نظر دارند، حق مخالفت با نظرات و استدلال های یکدیگر را نیز دارند. اما این فضا باید در شان نظام اسلامی و مجلس شورای اسلامی بوده و تعامل منطقی و مستدل در آن حکمفرما باشد.
همچنین حق سخن گفتن و اظهار نظر و عقیده در بین نمایندگان کاملا امری قانونی و مبتنی برقانون اساسی می باشد. اما لازم به ذکر است که پذیرفتن قانون اساسی مقدم بر نماینده ملت بودن است و دفاع از حریم نظام اسلامی به هر نحوی وظیفه نمایندگان جمهوری اسلامی است. اظهار نظر دکتر علی مطهری نسبت به حصر سران فتنه به خودی خود دارای اشکال نیست اما از آن جا که در گذشته این سخنان را تکرار نموده و از جایگاه های مختلف پاسخ مناسب و دلایل قانونی حصر را شنیده است و نیز مقام معظم رهبری در بیانات خود پاسخ داده اند و با توجه به حاکم بودن تصمیمات شورای امنیت ملی بر تمصیمات مجلس و.. می توان گفت تکرار اظهار نظر مخالف قانون و منویات نظام اسلامی که در چهارچوب قانون و رأفت اسلامی میباشد، نسبت به حصر سران فتنه یکی از دلایل حاکی از سفاهت سیاسی نامبرده و مقابله تلویحی با قانون می باشد.
همچنین در اظهار نظری که آقای دکتر علی مطهری در رابطه با شرکت در راهپیمایی اعتراضی بر علیه خود داشته است، باید گفت اگر ایشان دلیل راهپیمایی را قبول دارد و می خواهد بر علیه خود شرکت کند، پس چراسخنان و مواضعی که موجب ناراحتی مردم شده است را بیان نموده است و اگر آن دلیل را به عنوان دلیل قبول ندارد و سخنان خود را حق می داند اظهار شرکت در راهپیمایی برعلیه خود چه توجیهی می تواند داشته باشد!
در پایان آنچه در این برهه و شرایط خاص سیاست جهانی، دارای اهمیت فوق العاده می باشد جلوگیری از تفرقه و ایجاد دو دستگی در بین مسئولین و مردم و همچنین حرکت در مسیری می باشد که موجب رضایت دشمنان این نظام اسلامی نشود.
--------------------------------
1. پایگاه ویکی فقه.
2. به اینجا مراجعه کنید. «تنقیح مناط» در اصطلاح فقها یکی از شیوههای استنباط حکم است که در آن با اجتهاد و نظر، علت حکم از اوصاف غیردخیل که در نص آمده، تمییز داده میشود تا بتوان حکم را به تمام مواردی که علت در آنها وجود دارد، تعمیم داد.
3. برای شناخت بیشتر محمدبن مسلم زهری به اینجا مراجعه نمایید.
4. نرم افزار عاشورا و امام حسین(ع)، نرم افزارهای نور، قم، موسسه انتشارات اسلامی، به نقل از آخوندی، نهضت انتظار(2) سطح 1، ص 33 و 53 و به نقل از تحف العقول، ص66 و 189 و ابن سعد، محمد؛ طبقات، بیروت، دارصار، ج 2، ص 135 و الیعقوبی، احمدبن ابی یعقوب بن جعفربن وهب ابن واضح الکاتب العباسی المعروف به الیعقوبی؛ تاریخ یعقوبى، تحقیق عبدالامیر مهنا، بیروت، موسسه الاعلمی المطبوعات، 1413، ج 2، ص 8 و به نقل از کتاب در اسارت من الصحیح و الکافى.
5. صحیفه نور، جلد بیست و یکم - صفحه 330.
6. جهت مطالعه 14 دلیل سفاهت سیاسی بنی صدر به اینجا مراجعه نمایید.
و من الله التوفیق
مهدی مهدوی
93/11/1