چند تا سوال (؟.؟.؟.؟.؟):
- فرق سبد کالا دقیقا با کالابرگ قدیم چیه؟ غیر از اینه که بخاطر پیشرفت, فقط الکترونیکی شده؟ و اینکه بگیم هیچ ربطی به کالا برگ نداره خارج از اعتدال نیست؟ احیانا این یک آرامش قبل از طوفان نیست؟
- مسکن مهر که این همه خانواده رو خوشبخت کرد..(باهمه کم کاری ها و مشکلاتی که داشت) به آرزوشون رسوند, احتمالا زیاد به آرزوهای مردم رسیدگی شده برای همین فعلا درش تخته شده.. زیر سوال برده بشه! خارج از اعتدال نیست؟ خارج از تدبیر چی؟ امیدی به آینده مسکن بی خانمان ها هست؟ و اینکه الان مردم نمی دونن تشکر کنن از این طرح یا .. اونوقت حساب من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق چی میشه؟
- فرق مسکن اجتماعی، مسکن حمایتی و مسکن آزاد با مسکن مهر چیه؟ (البته هنوز تعریف دقیقی هم نداریم براشون) احتمالا معناش این نیست که بااعتدال بیشتری به آرزوها رسیدگی می کنه! ؟
- خیلی هم قیمت دلار بیاد پایین برای کشور بد نیست؟ دلار که قیمتش خوبه! و خیلی هم معتدل و امیدوار کننده است!
- اون همه سروصدا برای روابط خارجی و اینکه قبلا اشتباه بوده و الان درست.. نتیجه اش چی شد؟ همه چیز هم به لطف مذاکرات داره خوب پیش میره و امیدوار کننده است چون دیگه تحریم جدیدی نداریم.. تحریم ها هم که برداشته شد و طرف مذاکرات هم گزینه هاش رو از روی میز برداشته! ولی عجب رو دستی زدن به ما.. به کی هم اعتماد کردیم.. آها راستی سوالم یادم رفت اعتماد بی مورد به کسانی که سابقه ی بی اعتمادی زیادی دارند خارج از اعتدال نیست؟ خارج از تدبیر چی؟ اونوقت امیدی هم برای این اعتماد می مونه؟
- چرا الان موسوی و کروبی یا طرفدارانشون علم خلاصی از حصر رو بلند کردند؟ و اینکه چرا الان گستاخ تر شده اند این طیف..؟ احتمالا بخاطر زمینه هایی که حس می کنند باوجود این زمینه ها می توانند به خواسته هاشون برسند نیست؟
بگذریم از سوالات دیگری که وقتش گذشته..
فرق حقوقدان با سرهنگ؟
وعده صد روزه و ..
علت تخریب وحشتناک دولت قبل! بجای ارائه برنامه های اقتصادی و روشن
نامحرم بودن مردم ایران نسبت به مفاد مذاکرات..
وزرای کابینه..
و..
کلا بیخیال ..
16 دی 92
س 1: ( بیم آنچه داشتیم..)
این خیلی موجه و خوب به نظر می رسد که ما به فکر مردم باشیم و دنبال راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی باشیم. اما نکته اینجاست که آیا باید از هر راهی که به نظر رسید وارد شد؟ حتی اگر میانبر باشد؟ به هر قیمتی؟ و لو به قیمت از دست دادن ارزشها و عزتی که سالیان سال با خون دل به دست آمده است؟
با وجود تاکیدات فراوان مقام معظم رهبری (حفظه الله) به هیئت دولت و ریاست محترم جمهوری کشور مبنی بر اینکه " اگر به فکر حل مشکلات مردم هستید راه چاره آن بیرون از مرزها نیست! بلکه ریشه حل آن در داخل کشور می باشد. و اینکه رفتار ما در مقابل درخواست های بی حد و مرز آمریکا باید یک نرمش قهرمانانه باشد.. " با وجود همه این تذکرات و تاکیدات, ظاهرا باز این تصور هنوز بر بعضی از افکار حاکم است که آمریکا می تواند مشکلات ایران را حل کند!
و برپایه این تصور گزاف بعضی از حرکات دیپلماسی (که به عقیده بنده حرکت نبود بلکه غافلگیری دیپلماسی به حساب می آید ) در سفر اخیر دکتر روحانی به نیویورک رخ داد که با توجه به پیامدها و سوء استفاده های سیاسی و جهانی از این غافلگیری, بر همگان موضع اصلی و نگاه آمریکا به ایران روشن شد.
مسلما وقتی گزینه جنگ روی میز باشد در مقابلش کوچک و بزرگ , زن و مرد, مذهبی و غیر مذهبی و .. فرقی نخواهند داشت و نشانه این گزینه به سمت همه ملت ایران خواهد بود.
اگر واقعا نیت آمریکا صادقانه بود می بایست در تصمیمات خود شرایط هیئت مذاکره کننده را لحاظ کند که متاسفانه این حسن نیت نه تنها دیده نشد بلکه عکس آن اتفاق افتاد و تحریم های بیشتر و گزینه های سخت تری روی میز آمد و از آنچه بیم میرفت واقع شد!
بیم آن می رفت که از حرکت های دیپلماسی هیئت مذاکره و ریاست جمهوری محترم, سوء استفاده تبلیغاتی بر علیه ایران و به نشانه ضعف و دست کمک دراز کردن و شکستن هیمنه و عزت ایران , انجام شود که متاسفانه همین اتفاق افتاد و در حرکت غافلگیرانه ی نیویورک پایه ی این تبلیغات سوء ریخته شد.
هر چند ایران در برابر بوق های تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل و .. کمر خم نکرده و به یاری خدا خم نخواهد کرد اما این امید است این اتفاقات منجر به بصیرت در سیاست خارجی برای تک تک مسئولین و مردم بشود تا امید و اعتدال را در مرزهای داخلی هزینه کنند نه در آنسوی مرزها..
20 مهر 92
ادامه مطلب