در نماز جمعه این هفته تهران که آقا خطبه ها رو خوندند بیشترین چیزی که در لحن و صدای ایشون خود نمایی می کرد
صدای گرفته و بغض آلود ایشون بود که واقعا دلشون خون بود.
همه پیام آقا رو گرفتند و می دانند باید چه موضعی داشته باشند و در این شرایط خاص چه کاری کرد.
اما من یک حرف دارم :
چرا باید به خاطر خود خواهی یک عده قدرت طلب و صدارت طلب دل آقا رو خون کنن
بابا جون ایشون با چه زبونی باید بگن: دارن می گن من جونم رو کف دستم گرفتم برای اسلام و ...
ولی یه عده پنبه توی گوششون کردن و نمی فهمن که خاصیت وجودی انسان چیه!
وظیفه اصلی ما حرکت در راه خداست نه در راه خود و دنیا!
آقا دارن می گن باید مسئولین و هر کس که برای اسلام و دین غصه می خوره اینطور باشه
اما می بینی با کمال بی شرمی یه عده به خاطر قدرت، هر کاری می کنن و نامه می نویسن و هر کار دیگه ای
تا اینکه آقا رو تحت فشار قرار بدن.
اما آقا جان {گرامی شون} رو به کف دست گرفتند من اگه جانم بخواد خاصیتی داشته باشه
خاصیت جان همینه که در راه دین و اسلام و دفاع از ولایت فدا بشه نه هیچ چیز دیگه ای!