بعد از کلی روضه خوندن که خدا نمی پسنده و خیانته و گناهه ...
گفت: اما من می خوام داشته باشمش..من با او بودن رو دوست دارم..
ادامه داد: بهم راه حل نشون بدید..
بعضی وقتا خواسته دل ما با خواسته خدا ، میشه دو تا راه جدا از هم..
حالا اگه بین خواسته دلمون و خواسته خدا، نتونیم از خواسته خودمون بگذریم.. چیکار می کنیم
معلومه .. هر جور شده سعی می کنیم تا به هر نحوی شده خواسته مون رو از دست ندیم
و با اشک و ناله پیش خدا که ما دوست نداریم از تو جدا بشیم و نمی خواهیم گناه کنیم.. خودمون رو آروم می کنیم
اما هنوز از خواسته مون که خدا دوستش نداشت.. دست برنداشتیم و تصمیم هم نداریم دست برداریم!
خداوند چقدر زیبا دست شیطان را برای ما رو کرد :
زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ
شیطان عمل (زشتشان) را برای آنها نیکو جلوه داد
اما هنوز شیطان کارش رو از ما بهتر انجام میده،
و باز خداوند نشون داد که راهش با راه خواسته های شیطانی ما یکی نیست:
فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ
آنان را از راه (خدا) بازداشت
خدا به همین مقدار اکتفا نکرد.. فرمود:
وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ
همه این اتفاقات وقتی می افتد که ما تصور می کنیم حواسمون جمع هست و کارمون درسته...
و ما هنوز دست از خواسته غیرخدایی مون برنداشتیم..