امام رضا (ع ) : هر کس قادر نیست کاری انجام دهد که گناهانش را محو کند و از بین ببرد پس زیاد بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد چون صلوات، عجیب گناهان را از بین می برد.

شهادت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) رو به تمام شیعیان و دلسوختگان بقیع و صحن وسرای امام رضا ع تسلیت می گم . دیگه تموم شد ، محرم و صفر رو میگم . چقدر دلها در این دو ماه پر نور میشن چقدر راحت میشه توی این دو ماه محرم و صفر عقده های دل رو باز کرد و خودمونی بگم چقدر توی این محرم و صفر دلامون ناز ک و باحال میشه و چقدر راحت میشه گریه کرد. تو محرم و صفر قلبمون نورانی و خلاصه یه حال وهوای خاصی به آدم دست میده که احساس می کنه سبک شده و داره پر می زنه.

دیگه باید یک سال صبر کرد تا دوباره محرم بشه و با آقامون و مولامون ابا عبد الله الحسین ع و حضرت ابالفضل العباس ساقی دشت کربلا و حضرت زینب س و تمام شهدای کربلا عهد و پیمانی دیگه ببندیم و شفاعت نامه هامون رو ازشون بگیریم . عاشقای کربلا و امام حسین ع و حضرت زینب و تموم کسایی که دلاشون حسینی و زینبی شده،  تمام این یه سال رو به عشق رسیدن به محرم و دوباره برپا کردن هیئت و مجالس سینه زنی و روضه خونی به سر می برن.

و من در این روز آخر ماه صفر از خدا می خوام

در تمام این یه سال که به محرم بعدی میرسیم دلم رو با حسین و عباس و رقیه و زینب و... مانوس کنه و هیچ وقت از یادشون  غافل نباشم

از خدا می خوام که من ر ولایق بدونه و نام و راه حسین رو از دل و قلب و زبون من نگیره

از خدا می خوام که من رو لایق بدونه و اسمم رو جزء عزادارها و گریه کنای امام حسین بنویسه که جز این هیچی نمی خوام .

×××

یا امام رضا

من گوشه نشین حرم امام رضایم

حسرت به دل صحن و سرای کربلایم

یعنی میشه من ضریح شش گوشه ببینم

از اون حرم و صحن وسرا بوسه بچینم

از حال وهوای صحن قدسش می شه احساس

بودن تو حریم قدسی حضرت عباس

×××

در این دیار بی کسی مونس ویار من توئی

حاصل زندگانیم دار وندار من توئی

×××

منم که بین طوطیان گرم ترانه توام

کبوتری شکسته دل در آشیانه توام

نیازمند گندمی در آستانه توام

×××

ای بقیع

من گوشه ای از خاک خوشبوی بهشتم

من قبله گاه مردم نیکو سرشتم

من وارث نجوای هجر و درد و داغم

من تربت زهرا و بی شمع و چراغم

من رازدار مرتضایم من بقیعم

×××

و من به عنوان یک برادر و یک انسان که هنوز براش احساس همدردی و عرق مذهبی مونده واقعا از این رفتار وحشیانه و متعرضانه ناراحت هستم  و اگه می تونستم می رفتم و از برادران مسلمانم دفاع می کردم . (نگید اینها فقط یه احساسه و حرفه برو کشکتو بساو... این یعنی اینکه هنوز بیداریم و از ظلم و تجاوز هر جا که باشه بیزاریم حتی کشور خودمون).

باور کنید همین همدردی ما  اونقدر تو روحیه اون بچه های جنگ زده و بی خانمان شده تاثیر داره که نگو .

 اگه اینجوری حرف یک ایرانی که حرف دل زنان و مردان غزه و فلسطین و لبنان و هر جای دیگری که مظلوم واقع شده اند هم هست به سردمدارن ستم و مدعیان اصلاح و امنیت جهانی میرسه پس بزار بگم:

 « من یک جوان هستم یک جوان ایرانی، یک انسان، یک بشر دوست و مخالف تبعیض نژادی و هر گونه تبعیض دیگر، یک انسانی که زندگی رو در این دو روز دنیا خلاصه نمی کنه که به خاطرش هر کاری بکنه، اظهار و اعلام می کنم که مقتدرانه و با افتخار و شجاعت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان وغزه و .... که مورد ظلم قرار گرفته اند و کمترین حق آنها از اونا سلب شده دفاع می کنم و از دشمنان انسان و مسلمانان و مظلومان برائت می جویم و فریاد می زنم مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا ....».  

 از همه این حرفها گذشته ملاک ما عدالت، آرامش و آسایش است و نبودن ظلم و فساد و خونریزی و تعدی به حقوق انسانها است که این ملاکهای الهی و عقلی مورد قبول تمام انسانهای دارای وجدان و عقل هست . اینجوریه که ما توی وجدان و ذات این سازمان مللی ها شک می کنیم و همچنین شک می کنیم در احساس ظلم ستیزی و همدردی و یه جورایی توی حس بشر دوستی کسانی که حتی یک کلمه هم از این ظلم و ستم و تعدی حرف نمی زنن و از مردم بیچاره غزه دفاع نمی کنن .

ای بابا به خاطر اینکه شاید مصالح شخصی و حزبی و سیاسی و این چیزا (همه مردم جهان رو می گم ها) به خطر بیفته و از چشم آمریکا و اسرائیل بیفتن و بترسن از اینکه نکنه بعدا ما هم مورد تجاوز این ستیزه جویان نامشروع قرار بگیریم نه میشه نه واقعا به نظر شما دفاع از یه عده مظلوم وبی نوا و ستم دیده که تمام حرفشون اینه که چرا به میهن ما تجاوز شده، این قدر بی اهمیت و طبیعی است؟!!! که به راحتی سکوت کنیم؟؟؟؟...

اینک بعد از چهل منزل و چهل روز سر به زانو گذاریم و برای غربت و مظلومیت امام حسین و یارانش اشک ماتم ریزیم. و این چهل منزل چه درسها آموختیم و چه معارفی  از زنده نگاه دارندگان هدف و قیام حسین علیه السلام به ما رسید. پس گوشه ای از درسها و نکته هایی که از ارزشهای والای انسانی است را از زبان اهل معرفت باز گو می کنم:

از خطبه امام زین العابدین در کوفه:

ما به عزاداریهایمان افتخار می کنیم و جای مباهات نیز هست . اما باید به گونه ای باشیم که امام عصر عج از رفتار ما تعجب نکند( همچنانکه امام زین العابدین از رفتار کوفیان) که از یک سو در مجالس عزاداری امام حسین ع شرکت کنیم و از سوی دیگر در برابر جنایات و تعدی ها و حقوق و ناموس مردم ساکت بمانیم...

شهوات نفسانی بین فطرت و انسان حائل نشوند تا از درک حق و حقیقت باز بماند.

فریبکار نباشیم تا امام (ع) هم دیگر توبه ما را نپذیرد و بگوید شما از نفس خود دست برنمی دارید و این توبه فریبی بیش نیست ( اشاره به دعوت کوفیان از امام حسین (ع) و جنگ در برابر او ، و همچنین درخواست توبه آنان ازامام سجاد (ع)  بعد از شهادت امام حسین (ع).

از گفتار امام زین العابدین در شام :

امام خود را برتر از آن می داند که بیهوده گویی کند و ارزش منبر را به مطالبی می داند که روی آن منبر گفته می شود و لذا وقتی خطیبی درمحضر امام زین العابدین(ع) به امام علی و امام حسین(ع) ناسزا گفت ؛ امام زین العابدین  بعد از اینکه خبر از جایگاه آن خطیب در جهنم دادند رو به یزید کردند و فرمودند: آیا به من اجازه میدهی که بر فراز آن چوبها!!!!رفته و چند کلامی با مردم سخن بگویم به گونه ای که رضای خدای سبحان در ?ن باشد و شنوندگان را اجرو ثوابی رسد؟

از گفتار زینب سلام الله علیها در کوفه:

در این مقام تنها به ذکر جمله ای ایشان اکتفا می کنم و از آنجا که این جمله کوتاه گویای دریای حکمت است درباره آن از سخن پراکنی خود داری می کنم :

وقتی ابن زیاد (علیه اللعنة) رو به زینب کرد و از مصیبتهای وارده بر ایشان اظهار خشنودی کرد تا بیشتر زینب را برنجاند زینب با اقتدار و اطمینان و آرامش جواب داد: « و ما رایت الا جمیلا؛ هولاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم» به جز خوبی و زیبایی چیزی ندیدم ، آنها افرادی بودند که خداوند  برای آنها شهادت را تقدیر کرده بود و به جایگاه خود نائل آمدند.....

شیعتی ما ان شربتم     عذب ماء فاذکرونی

او سمعتم بغریب       او شهید فاندبونی

ای شیعه و پیروان من هر گاه آب گوارا نوشیدید مرا یاد کنید

یا اگر از غریب یا شهیدی شنیدید ، بر من گریه کنید

چون حال مناجاتهای شهید چمران رو به اندازه وجود خودم درک می کنم و لذت می برم لذا دوست دارم تعدادی از مناجاتهای ایشون رو براتون بزارم تا ببینید عشق به خدا و محو در خدا شدن یعنی چی؟ و هم اینکه با این کار بتونم شیوه نیایش رو یاد بگیرم و با خدای خودم اینگونه باشم.

به سوی خدا...

ای خدای بزرگ اکنون که به سراغ تو می آیم، از تو هم هیچ انتظاری ندارم .

آن چه کرده ام فقط به خاطر عشق به تو بوده است ، احساس وظیفه می کردم و انجام دادم،

 از تو هم هیچ انتظاری ندارم، فقط به سراع تو می آیم، نمی دانم آن چه کرده ام مقبول نظر تو بوده است یا نه؟

 نمی دانم آزمایشی را که گذرانده ام رو سفید شده ام یا نه؟به هر حال در این عالم جزعشق و محبت به بزرگی و عظمت تو محرک دیگری نداشته ام،

 سوخته ام ولی از سوزش خود لذت برده ام ، شنع بوده ام و از سوختن خود نور داده ام، غم و درد همیشه انیس من بوده اند،

 من با رنج و مشقت خو گرفته ام، از هیچ کس و هیچ چیز انتظاری ندارم، به آن چه کرده ام و آن چه داشته ام مغرور نیستم

وشرم دارم از این که چرا این قدر ناچیز بوده ام. ای خدای بزرگ ، به سراغ تو می آیم ، دنیا را پشت سر می گذارم،

 یک عمر با شرف و عزت نفس زندگی کرده ام ولی زندگی دردناکی،

 اکنون به سوی آسایش می آیم ولی خوشحالم که از این همه فشار و درد اظهار ناراحتی نکرده ام

 و خوشحالم که خود به سوی آسایش نمی آیم

بلکه مرا به زور می فرستند.

آری اکنون به سوی تو می آیم......

قستمی از مناجات شهید چمران در آمریکا

خوب حالا فکر کنین که اگه خدا به ما بنازه چی میشه!!!!!

 نه اینجوری فکر نکن واقعیت داره ما میتونیم کاری کنیم که خدا با این عظمتش به این مخلوق دو پا یعنی انسان در مقابل ملائکه و فرشتگان مباهات کنه و بنازه .!!!!

حتما می گی چه جوری؟ یا اینکه کار ما نیست مال خشکه مقدساس نه مال ما که سر تا پا گناهیم و از این حرفاییکه خدا رو خوش نمیاد.

خدا رو به فرشتگان می کنه و می گه ببینید این همون بنده ای جوان من  است که در هنگام خلقتش به او ایراد گرفتید و گفتید که در زمین فساد می کنه  و خونریزی به پا می کنه و... حالا همون بنده داره به سمت من میاد و در مقابل خواسته های نفسانی اش من رو انتخاب می کنه (بنازم این بنده ام را)پس همه شما برای او طلب مغفرت کنید . بهشت را بر او واجب کردم و تمام گناهانش را بخشیدم. من او را دوست دارم .

امام صادق علیه السلام :« خدای تعالی به وجود جوان عبادت پیشه بر فرشتگان می نازد و می فرماید: بنگرید این بنده مرا! به خاطر من از شهوت خویش دست می کشد».

(کنز العمال/10233)

چقدر لذت بخشه وقتی شیطان می خواد ما رو به سمت خودش بکشه با اطمینان خاطر خدا رو انتخاب کنیم و بدونیم که در اون لحظه ( و تمام لحظات دیگه) داره بهمون نگاه می کنه و به ما لبخند می زنه . و ما رو به فرشته ها نشون میده که .... این حقیقتی است که بین انسان و خدا است.

چیزی بوده که تابحال برات خیلی لذت بخش باشه و هر وقت بهش فکر میکنی یا ببینیش واقعا آروم بشی؟  حتما ولی نه اینجوری که گفتم ! ولی می خوای داشته باشی . می خوای تو زندگی یه چیزی داشته باشی که همیشه برات مایه آرامش و دلگرمی باشه و از احساسش لذت ببری ؟ بیا باهم به خدا فکر کنیم

صبر کن تا آخرش بخون بعد برو باشه

بیا با هم به خدا فکر کنیم

به رابطه بین من و خدا

به اینکه همیشه خدا با لبخند به ما (مخصوصا ما کوچکترها ما جوونا) نگاه می کنه و منتظره که ما هم بهش لبخند بزنیم

به اینکه چقدر لذت بخشه وقتی خدا ازمون راضی باشه

به اینکه سخت نیست خدا رو از خودمون راضی نگه داریم و با هاش دوست باشیم

خدا مهربونه درد من و تو رو می دونه

بیا باهاش حرف بزنیم

مطمئنم بدون جواب نمی مونی

نیاز نیست فکر کنید که من چه گناهی کردم و باید به خاطرش توبه کنم

توبه به خدا روی آوردنه و دوست شدن با خدا ست

پیامبر اکرم ص « خدای تعالی جوان توبه کار را دوست دارد»

خدایا من را به سمت خودت بکش و به من بفهمان که گناه از ارزش من در نزد تو می کاهد.

خدایا همچنانکه دارم برای زندگی روزمره تلاش می کنم به من قدرت و اراده بده تا به خاطر تو تلاش کنم تا زندگیم رنگ تو را بگیرد.

تورا شکر می کنم

 که مرا در زمانی آفریدی که رنج و سختی اش را پیش تر از این

 پیشینیانم به جان خریده اند.

و من امروز

ایستاده بر جایگاهی هستم

که قامت گرفته از قطره قطره خون شهیدان و ذره ذره زجز پدران و مادران ماست.

خدای من

به خاطر این فهم که به من دادی

تو را شکر می کنم

و به آن افتخار می کنم.

 می گفت : تخریب رو خیلی خوبه که یاد بگیرید مطمئنا به درد همتون می خوره به درد تک تکتون می خوره. همتون می تونید از این تخریب استفاده کنید به نحو احسن.

حالا ما هم که با خودمون می گفتیم آخه چه جوری به درد هممون می خوره . ما که جبهه نرفتیم یا الان که جنگ نیست .

 بعد گفت : می دونبد کجا به درد می خوره ؛ برای تخریب نفس ؛ تخریب غرور ؛‌ تخریب هواهای نفس؛ اون تخریب چی موفق هست که اول بتونه نفس خودش رو تخریب کنه...  .

همینجور که اینا رو می گفت دیدم راستی عجب حرفی گفت ها حالا می فهمم تخریب یعنی چی . الان دیگه داشتم خوب درک می کردم که تخریب جی های جبهه و جنگ ؛ چی رو تخریب می کردن و کارشون چی بوده.

در ادامه حرفاش گفت: اینم بگم تخریب یه حالتش خوب نیست....    

بعد از اینکه اون حرفا رو شنیده بودم این دفعه واقعا موندم که چی می خواد بگه خوب گوشامو تیز کردم که یه وقت چیزی از حرفاش از دستم نره

بعد گفت: یادتون باشه تخریب رو که یاد می گیریم نباید ازش برای تخریب شخصیت آدما استفاده کنیم اگه می خواهیم از کسی حرفی بزنیم احترام شخصیت و مسلمانی و مومن بودنش رو نگه داریم و الا پیش خدا باید جواب بدیم ...  .

بعد هم گفت که: این رو گفتم چون انتخابات مجلس نزدیکه و....   .

اینجا بود که با خودم گفتم واقعا بچه های تخریب ؛‌نفسشون رو تخریب کردن و روحشون رو ساختند . کاش خدا توفیق به من هم بده تا بتونم یک تخریب چی موفق باشم.

التماس دعا

تو این دو سه هفته واقعا برای سر خاروندن هم وقت ندارم

 از فردا امتحاناتم شروع میشه همشون هم پشت سر هم.

وقت نکردم درست و حسابی درس بخونم .

 هنوز سه تا از درسارو حتی نگاه هم نتونستم بندازم.

 دیگه نمی دونم هیچ بعید نیست که مشروط هم بشم .

 برام دعا کنید .

 همه کارهای خونه زندگیم تو خونه و بیرون و خلاصه کار و درس و رو سرم ریخته  دیگه نمی دونم چه جوری از پس این امتحانا بر بیام.

 شما بگید چیکار کنم .

تا الان که ساعت یک بعد از نیمه شبه سعی کردم بخونم ولی نتونستم خیلی بخونم .

واقعا  الان هم خیلی خسته هستم که هنوز نتونستم درست و حسابی استراحت کنم .

 خدایا یه اراده قوی به من بده تا بتونم از این یه هفته شلوغی موفق بیام بیرون .

خدایا به من اراده بده قدرت بده ذهنم رو شفاف کن که دیگه نمی کشه .

تو هم که داری می خونی دلت برام بسوزه و برام دعا کن

اینم می دونید که دوست داشتن یه چیزه ولی دل بستن یه چیز دیگه ست .

ما آدما می تونیم کسی رو یا چیزی رو دوست داشته باشیم بدون اینکه خیلی ذهنمون رو درگیر خودش کنه و بدون اینکه به اون کس یا چیز وابسته یا دلبسته بشیم . خودتون یه کم فکر کنید چند نمونه براش میتونید پیدا کنید.

ما آدما میتونیم کسی یا چیزی رو دوست داشته باشیم ولی واقعا دلباخته یا وابسته و دلبسته اون بشیم حتی در این حالت تمام چیزهای دیگری رو که دوست داریم هم میتونیم فراموش کنیم یا کمتر به اونا فکر کنیم  و چیزی که انیس و مونس تنهایی هامون بشه همون باشه ولی هیچ وقت نمیشه و نشده که در یک لحظه واقعا به دو  کس یا دو چیز دلباخته بود چون این خاصیت قلب و دل و محبتی هست که خدا برامون قرار داده و توی قرآن هم دربارش گفته که القلب حرم الله و هر قلبی فقط یک نفر رو میتونه به عنوان معشوق خودش دوست داشته باشه . خیلی جالبه نه !!

معلوم میشه که ما آدما موتونیم حتی تموم انسانها رو دوست داشته باشیم بدون اینکه اون معشوق یکی یه دونه قلبمون رو ناراحت کرده باشیم چون تا وقتی معشوق تو دل باشه هیچ محبتی به اون نمی رسه که بخواد جاشو بگیره .

البته البته البته  شاید با خودت می گی چرا برام شده واقعا به یه کسی عشق می ورزیدم ولی بعد از چند وقت یا بعداز چند بار ارتباط، اون شدت از من گرفته شده و الان دیگه همچین حالتی ندارم، پس بزار بگم که عزیزم اینجاست که یه بار دیگه پای خدا میاد وسط و می بینیم خدا یه خاصیت خیلی قشنگ دیگه برای این قلب و این احساس گذاشته می پرسین چیه ؟           پس حتما بخون :

خدا چون زیباست و زیباییها رو دوست داره ( انّ الله جمیل یحب الجمال ) دوست داره که مخلوقاتش هم بفهمن که زیبایی مطلق فقط خودشه و اونه که این احساس قشنگ رو به آدما داده تا ما تجربش کنیم و باهاش عاشق بشیم بعد بفهمیم نه ! اون کسی که محبت قلب من رو میتونه پر کنه این نبود بعد دنبال یکی دیگه می گردیم تا عاشقش بشیم ، که اگه اینجا یه کم فکر کنیم باید بفهمیم که هیچ چیز و هیچ کسی لایق کران نا متناهی محبت ما آدما نیست ، بعد برسیم به اینجا که آهان چرا یکی هست که می تونه جواب این محبت و عشق رو بده و حقش رو ادا کنه و دیگه بعد از اون دنبال عاشقی نمی ریم ، بلکه همون جا به پای عشقمون می مونیم ، که اون خود خداست .

قربونش بشم ، چون برای ما آدما که عشق رو نمی فهمیم ،  یه مهلتی داده تا تو این دنیا عشق رو تجربه کنیم بعد بفهمیم که اون کسی که عاشقش شدیم اونی نبود که دلمون می خواست بعد دنبال خود خدا را بیفتیم وای چقدر قشنگه این عاشق پروری خدا .

خدای صبور من که گذاشتی هر کی رو که بخواهیم بتونیم دوستش داشته باشیم . این احساس رو برامون گذاشتی تا بتونیم زنده بمونیم و زندگی کنیم ( ولی بعضی هامون نفهمیدیم که محبت مال کیه ) به من به ما به هر کی که دوست داشتن رو می فهمه کمک کن تا بفهمیم و درک کنیم که اگه تو دوست داشته باشیم چقدر احساس راحتی می کنیم . خدایا این لذت رو به هر کی که دوست داشتن رو فهمیده بده. الهی آمین